Wednesday

بهائی‌ستیزی

بهائی‌ستیزی


بهائی ستیزی به ستیزه جویی با بهائیان و آئین بهائی و نگاه منفی و کینه جویانه و پیش‌داوری نسبت به آنچه بهائی نامیده می‌شود، گفته می‌شود. بهائی ستیزی، با نقد منطقی و به دور از پیش‌داوری دین بهائی و پایه‌های آن متفاوت است.
۲]

تاریخچه

میرزاعلی‌محمد و روح‌الله ورقا در غل و زنجیر به دلیل بهائی بودن در سال ۱۸۹۶[نیازمند منبع]
در دوران قاجاریه، پس از ترور نافرجام ناصرالدین‌شاه با بابیان برخورد شدیدی شد و باب به دستور امیرکبیر تیرباران شد. درسال ۱۸۵۱ میرزا حسینعلی که درآنوقت بین بابیان به جناب بهاء معروف بود، به شهر بغداد تبعید شد. دشمنی با بهاييان چندان در دوران دودمان قاجاریه در جامعه ایران رواج داشت که متهم کردن مشروطه خواهان به «بابی گری»، مهم ترين سلاح نظری مستبدان به دوران انقلاب مشروطه ایران بود.[۳]
ویران سازی حظیره‌القدس تهران به تحریک محمدتقی فلسفی و دستور ارتش در زمان محمدرضا پهلوی
در دوران دودمان پهلوی، به بهائیان اجازه فعالیت و حقوق برابر با دیگر شهروندان ایرانی داده شد.[نیازمند منبع]
پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) در ایران، بهائی ستیزی که با حمایت روحانیون شیعه همراه بود، شکل جدید و افراطی‌ای به خود گرفت. به صورتی که بهاييت تنها مذهبی در ايران است که روحانيت شيعه برای مبارزه با آنان نهاد ويژه‌ای تاسيس کرده است.[۴] گفتنی است که بهائیان متهم به حمایت از نظام شاهنشاهی شدند و مورد برخورد نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند که از آنجمله می‌توان به اعدام بهائیان، تخریب اماکن مقدس و گورستانهای بهائی، توهین به مقدسات بهائی و جلوگیری از ادامه تحصیل و اشتغال آنان در مراکز دولتی و ادارات نام برد.[۵] [۶]
دشمنی با بهائیان چندان ریشه‌دار و مستمر بود که حتی در روزهای انقلاب، در کنار اشغال و تخریب نهادهای مالی و امنیتی حکومت، کشتن و تخریب و آتش زدن خانه‌های بهائیان فراموش نشد و از جمله در قریه سعدی شیراز، بهائيان «قتل عام» شدند.[۷]

No comments:

Post a Comment