Sunday

الگوها و روال جاری در جوامع بهائی

جامعۀ جهانی بهائی

الگوها و روال جاری در جوامع بهائی

جامعۀ جهانی بهائی شامل افرادی از بیش از ٢١٠٠ گروه قومی و قبیله ای در بیش از ٢٣٠ کشور مستقل و غیر مستقل است. به این ترتیب دیانت بهائی قطعاً یکی از متنوعترین گروههای مردمی جهان محسوب می شود.
معمولاً تنوع موجود در جامعۀ جهانی بهائی، در سطوح محلّی و ملّی نیز به چشم می خورد: مردمی با سوابق بسیار متنوع، از سن و سال، مشاغل و مدارج تحصیلی متفاوت در بیش از ١٣٢٠٠٠ منطقه در سراسر جهان دور هم جمع می شوند تا اهداف مشترکی مثل عبادت پروردگار، ترویج صلح و اتحاد، و خدمت به نوع انسان را تحقق بخشند.
با این وجود، چه در دهکده ای دورافتاده در افریقا و چه در یک کلان شهر مهاجرنشین در امریکای شمالی، ساختارهای حاکم بر الگوها و روال جاری حیات جامعۀ بهائی از یک طرف چنان انعطاف پذیر است که با تنوع موجود متناسب باشد و از سوی دیگر چنان قوت و استحکامی دارد که وحدت اساسی دیانت بهائی را محفوظ نگه می دارد به طوری که دیانت بهائی بر خلاف سایر ادیان بزرگ جهان در برابر انشعاب و تقسیم شدن به فرقه ها و شعب گوناگون مقاومت کرده است.
نتیجۀ این امر دستیابی به یک حیات غنی اجتماعی است. اغلب جوامع بهائی که تعداد قابل ملاحظه ای عضو دارند، اقدامات بسیار گسترده ای، از فعالیتهای اجتماعی گرفته تا پروژه های توسعۀ اقتصادی، بر عهده می گیرند. علاوه بر فعالیتهای جمعی، افرادی نیز که در این جوامع زندگی می کنند، تعدادی دوست شادمان و همدل پیدا می کنند و گروهی تشکیل می دهند که حتی اگر سوابق بسیار متفاوتی داشته باشند، در اصول و آرمانهای بلندمرتبۀ بهائی به زمینه های مشترکی دست می یابند.
روبرتو اقراری (Roberto Eghrari) اهل برزیل ملاقاتی را در یک اجلاس ملّی بهائی که اخیراً تشکیل شده، به خاطر می آورد که این احساس وحدت در کثرت را به خوبی نشان می دهد. آقای اقراری، که عضو هیأت اداری ملّی بهائیان برزیل است، می گوید: «مشغول تماشای سه نفر بودم که کنار هم ایستاده بودند و داشتند دربارۀ مسائل توسعۀ جامعه با هم صحبت می کردند. یکی از آنها یک زن بلیط فروش سیرک از اهالی باهیا (Bahia) در شمال برزیل بود. او سواد ندارد، با این حال بسیار فصیح و خوش بیان است. دیگری از اهالی بومی و از قبیلۀ کاریری زوکو (Kariri-Xoco) در ایالت آلاگواس (Alagoas) واقع در شمال شرقی بود و نفر دیگر مردی ایرانی تبار بود که دکترای مهندسی هسته ای داشت».
آقای اقراری که خودش در رشتۀ مهندسی الکترونیک تحصیل کرده است، می گوید: «ناگهان به ذهنم خطور کرد که در بسیاری جاها این صحنه چقدر ممکن است غیر عادی به نظر برسد، زیرا اغلب مردم احساس می کنند که فقط تحصیلکرده ها فصاحت کلام دارند و می توانند دربارۀ مسائل مهم صحبت کنند. ولی این نظر در میان بهائیان درست نیست. بهائیان پذیرفته اند که همۀ انسانها با هم برابرند و هرکسی –چه تحصیلات بالایی داشته باشد و چه نداشته باشد- می تواند و باید در مباحثات مربوط به موضوعاتی مثل آیندۀ جامعه اش مشارکت کند».
حیات جامعۀ بهائی در سطح محلّی، توسط محفل روحانی محلّی اداره می شود. این محفل هیئت مدیره ای متشکل از مردم عادی است که با انتخابات آزاد تعیین شده اند و امور کل جامعه را هدایت و اداره می کنند. به این ترتیب، ادارۀ جامعه بر اساس نظامی که در آثار بهائی پیش بینی شده از توده های مردم برمی خیزد.
فعالیتهای معمول در جوامع بهائی عبارتند از کلاسهای تربیت اطفال، جلسات دعا، کلاسهای مطالعه، مباحثات مربوط به مسائل جهانی، فعالیتهای اجتماعی، مراعات ایام محرمه، خدمات مربوط به ازدواج و خاکسپاری. بسیاری از محافل روحانی محلّی در سراسر جهان علاوه بر این کارها بر پروژه های کوچک مقیاس تربیتی، اقتصادی یا مربوط به حفظ و توسعۀ محیط زیست نیز نظارت می کنند. چنین فعالیتهایی دامنۀ وسیعی را از تأمین مأموران بهداشت جامعه گرفته تا پروژه های کوچک کشاورزی شامل می شود.
هستۀ مرکزی حیات جامعۀ بهائی ضیافت نوزده روزه است. ضیافت که هر نوزده روز یک بار برگزار می شود، جلسۀ دعای منظم و جمعی جامعۀ محلّی است و نقشهای دیگری نیز دارد.
ضیافت که هم بزرگسالان و هم کودکان می توانند در آن شرکت کنند، جلسۀ منظمی است که باعث حفظ وحدت جامعۀ محلّی بهائی و افزایش این وحدت می شود. ضیافت همیشه از سه بخش تشکیل می شود: دعا و نیایش روحانی، مشورت اداری، و الفت اجتماعی. به این ترتیب، ضیافت عبادت دینی را با ادارۀ جمعی و مردمی جامعه و نیز الفت و سرور اجتماعی توأم می سازد.
با این وجود برنامۀ ضیافت می تواند با انواع گوناگون نیازهای فرهنگی و اجتماعی هماهنگ و سازگار شود. در برنامۀ ضیافت اغلب موسیقی گنجانده می شود و در بیشتر مواقع این موسیقی زمینۀ جغرافیایی و فرهنگی محل را منعکس می کند. برای مثال، ممکن است در ضیافتی در بخش جنوبی ایالات متحده، موسیقی با سبک انجیلی اجرا شود، در حالی که در آسیا آوازها ممکن است پنتاتونیک باشد.
چارلز مانگونیا (Charles Mungonya)، متخصص ۵۲ سالۀ فروش و بازاریابی در نایروبی که از سال ۱۹۶۱ بهائی شده است، می گوید: «یکی از موضوعاتی که در ضیافات ما در کنیا بسیار متداول است، عشق به موسیقی است». به گفتۀ آقای مانگونیا، خود موسیقی در ضیافت نشان دهندۀ کثرت و تنوع در جامعه است.
وی می گوید: «ما در کنیا حدود ۴۰ قبیلۀ مختلف داریم و تقریبا افرادی از همۀ این قبایل به دیانت بهائی گرویده اند و به خصوص در شهرهای کوچک و بزرگ شما می بینید که بهائیانی با سوابق بسیار متنوع دور هم جمع شده اند. این غیر عادی است. بیشتر گروههای دینی دیگر در کنیا احتمالاً فقط از اعضای یک قبیله هستند».
آقای مانگونیا می گوید: «اما در دیانت بهائی می بینیم که گروههایی متشکل از چندین قبیله گرد هم می آیند تا در «یک گله» [۱] وارد شوند و با هم دعا بخوانند، با هم به نیایش بپردازند و با هم در جوّی صمیمی اجتماع کنند. با این حال، حتی در آن دسته از جوامع بهائی اینجا که به علّت جغرافیای محل، بیشتر اعضایش از یکی از قبایل محلّی هستند، موسیقی مربوط به گروههای متفاوت است و اغلب به ۵ یا ۶ زبان مختلف خوانده می شود. چون بیشتر سرودهای بهائی ما متعلق به همه جا است و ما متوجه شدیم که همه از موسیقی متنوع لذت می برند».
ممکن است به نظر بیاید که منظور از کلمۀ «ضیافت» این است که پذیرایی مفصلی انجام می شود. اما لزوماً این طور نیست. با این که اغلب با خوراک و نوشیدنی از افراد پذیرایی می شود، ولی منظور از اصطلاح ضیافت آن است که جامعه باید از «ضیافت روحانی» دعا و الفت و اتحاد لذت ببرد. حضرت بهاءالله تأکید کرده اند که اهمیت اجتماع در هر نوزده روز آن است که بین قلوب الفت دهد، حتی اگر چیزی به جز آب برای پذیرایی وجود نداشته باشد.[۲]
در بخش روحانی قسمتهایی از آثار بهائی و گاه آثار سایر ادیان تلاوت می شود. بعد از آن یک مشورت عمومی انجام می شود که به همۀ اعضا اجازه می دهد در مورد مسائل جامعه اظهار نظر کنند. به این ترتیب ضیافت به یک «عرصۀ دموکراسی در پایه ای ترین سطح اجتماع» تبدیل می شود. ضیافت با قسمتی به منظور الفت پایان می یابد.
در عین این که ضیافت زمینۀ الفت بیشتر میان افراد و خانواده های بهائی را فراهم می کند، جوامع بهائی به طور کلی از اجتماع بزرگ جدا نیستند. در واقع، حضرت بهاءالله پیروانشان را تشویق فرموده اند که کاملاً با دیگر افراد بشری در ارتباط باشند. روش زندگی اکثر بهائیان به گونه ای است که در اجتماع محل زندگیشان به هیچوجه غیرعادی جلوه نمی کند – آنها مشاغل خودشان را دنبال می کنند، تشکیل خانواده می دهند، در امور محلّی مشارکت می کنند - تنها تفاوت آنها شاید تعهد محکمی باشد که بهائیان به معیارهای اخلاقی ارائه شده در دیانتشان دارند.
برای مثال، در بلفاست (Belfast) در ایرلند شمالی، بسیاری از زنان بهائی سالها در اقدامات مسالمت آمیزی که هدف ترویج صلح در این کشور خشونت زده را دنبال می کنند، با سایر زنان همکاری کرده اند. زنان بهائی این کار را به عنوان نتیجۀ طبیعی اعتقادشان به اهمیت مدارا و صلح انجام داده اند و این اقدام در نتیجۀ همکاری و ارتباطشان با دیگر سازمانهای زنان جامعه به تدریج تکامل یافته است.
پاتریکا آن ایروین (Patrica Ann Irvine)، مادری ۵۰ ساله، می گوید: «ما در اصل در پشت صحنه کار می کردیم. سازمانهای زنان در درجۀ اول با همۀ چیزهایی که به زنان و بچه ها مربوط می شود، سر و کار داشتند. ما به عنوان بهائی در این کار شرکت کردیم، اما علاوه بر این همیشه دربارۀ صلح حرف می زدیم؛ صلحی که صرفاً به فضای خاص ایرلند شمالی محدود نبود، بلکه منظورش کل کرۀ زمین بود. و این طور احساس می کنیم که بخشی از این دیدگاه به تدریج به دیگران منتقل شده است».
به علاوه، بین جوامع بهائی در سطوح محلّی، ملّی و بین المللی حجم زیادی از مکاتبات و سایر اشکال ارتباطی در جریان است، تمام این ارتباطات برای آن است که افراد و مشارکت ایشان در سطح محلّی با مسائل عمدۀ جهانی عصر ما مرتبط شود.
بسیاری از جوامع بهائی دنیا سمینارهای محلی و جلسات بحث جمعی در خصوص مسائلی مانند تساوی حقوق زن ومرد، نیاز به از میان برداشتن نژادپرستی، یا اهمیت پیشبرد حقوق بشر برگزار می کنند.
برای مثال، جامعۀ بهائی برزیل متولی اقدامات زیادی در اجلاس جهانی ١٩٩٢ در ریودوژانیرو بود. از جمله، اعضای جامعه در سازماندهی یک برنامۀ بزرگ فرهنگی همزمان با اجلاس و در ساختن یک یادبود مخصوص صلح برای بزرگداشت این جلسه همکاری کردند.
آقای اقراری، یکی از بهائیان برزیل، می گوید: «با مشارکت در چنین رویدادهای بین المللی یا فعالیت در مسائل جهانی در سطح محلی، ما احساس می کنیم عضوی از چیزی هستیم که هدف بسیار عظیمتری دارد. عضوی از کل هیکل جهان بودن بخشی از نظرگاه ماست».
مراجع:
[۱] اشاره به تعبیر انجیل دربارۀ جماعت مؤمنین
[۲] حضرت بهاءالله می فرمایند: «قد رقم عليکم الضّيافة فی کلّ شهر مرّة واحدة ولو بالمآء انّ اللّه اراد ان يؤلّف بين القلوب ولو باسباب السّموات و الارضين» کتاب اقدس (چاپ مرکز جهانی)، ص ۵۴.

No comments:

Post a Comment